نظر از: رحیمی [عضو] 

با سلام
اشک در دیده میان شهدای گمنام/مادری گفت خدایا پسرم هست کدام

گرچه دلتنگم از این دوری و سرگردانی/ راه ما راه حسین است تو خود می دانی

نام و نان٬ آه! ولی با دل ما کرده چنان/که نداریم دگر حوصله این سخنان

چه بگویم که عقابان همه بی بال شدند/ حرف تحریم که شد اهل سخن لال شدند

یادمان رفت که پرورده در این تحریمیم/ سی و اندی است که بنشسته بر این تحریمیم

این خدا بود که ما را به کسی وا نگذاشت/ بین گرگان زمینی تک و تنها نگذاشت

نیست اغراق که ما اهل گلستان بودیم/ دورمان آتش و بنشسته به بستان بودیم

کید دشمن همه بر روی خودش نقمت شد/ و چنان گشت که تحریم بسی نعمت شد

نه مگر نعمت تحریم به ما باور داد/ غیرتی را که به ما داد چه شد؟ رفت از یاد؟

زیر رگبار بلا بر تن ما جوشن داد/ همت و باکری و احمدی روشن داد

آنکه حق یاور او بود چه غم خواهد داشت/ باور و غیرت اگر داشت چه کم خواهد داشت

من نگفتم که ز تحریم دگر رنجی نیست/ حرفم این است که بی رنج ولی گنجی نیست

آه ای قوم بگویید که ما را چه شدست/ جز خدا دیدهٔ ما باز به سوی که شدست

رازق ملت ما گرچه تک و تنها بود/ تا به امروز مگر حضرت آمریکا بود؟

یادمان رفته توکّل٬ فهو نِعم وکیل/ یادمان رفته مگر قاعدهٔ نفی سبیل

ذلت و خواری و تحقیر ندارد جایی/ نزد اصحاب وفاپیشهٔ عاشورایی

نان خشکی که به انبان علی پنهان است/ بهتر از مأدبهٔ آل ابوسفیان است

بارها رهبر ما گفت اگر بیدارید/«ای به امید کسان خفته ز خود یادآرید»

جز به دست خودتان مشکلتان آسان نیست/ راه حل درنیویورک و ژنو و لوزان نیست

بشنود ملت ما این سخنان را ای کاش!/ ما که گفتیم خدایا تو خودت شاهد باش!

یا علی علیه السلام

1394/03/16 @ 22:45


فرم در حال بارگذاری ...